مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
دل گرمی ایـن روزهایِ سـرد، برگرد ای سرخی گلهایِ خشك و زرد، برگرد آسان نـدارد بی تو هرچـه سخـت، بازآ درمان ندارد بی تو هر چه درد، برگرد اَشكوْ اِلیْكَ از جهانِ خـــالی از مــــرد بـا سیصـد و با سیـزده تا مـرد، برگرد از عاشقی سرشارم و چون اهـلِ كوفه پُشتِ تو را خالی نخواهم كـرد، برگرد مـی آیـی آن روزی كه شاید خاك باشم تا پَر كِشم بر دامنت چون گَرد، برگرد دنـبـالِ تـو در كــوچـه هـایِ فــاطـمـیـه حیران شدم چون عابری شبگرد، برگرد ای دســتِ قـهـارِ خـدا تـا كه بـگـیـری تـو انـتـقـام سـیـلـیِ از نـامـرد، بـرگرد زینـب فقـط مـی داند آن بَـلـوایِ كـوچه شب ها چه بر روزِ حسن آورد، برگرد یـك حـرف می مـانـد بـرایم یابن زهـرا بـرگرد جـانِ مـادرت بـرگرد، بـرگرد |